به گزارش مشرق، محمد ایمانی، فعال رسانه، در کانال تلگرامی خود نوشت:
چند نکته درباره
شیرین کاری اسرائیل
نشریه کریدل (Cradle) چند روز قبل نوشته بود: "آمریکا از طریق واسطه با ایران تماس گرفته و خواسته است تا به اسرائیل اجازه حمله نمادین برای حفظ وجهه را بدهد. تهران این پیشنهاد را کاملاً رد کرد و مجدداً هشدار داد که هرگونه حمله، با واکنش قاطع و فوری مواجه خواهد شد".
این خبر و نظائر آن در یدیعوت آحارونوت (پیروزی ایران حتی قبل از شروع عملیات شنبه شب گذشته)، سنجه ای برای ارزیابی آخرین وضعیت بازدارندگی و جا به جایی موازنه درباره رژیمی است که به سختی ضربه می خورد و بلافاصله و به سرعت، ده برابر ضربه نخست، پاسخ می داد.
۶ روز قبل، دست کم سه پایگاه مهم نظامی و اطلاعاتی- امنیتی اسرائیل، هدف شلیک ۴۰۰ پهپاد و موشک متوسط ایران قرار گرفت.
این حمله در محافل جهانی راهبردی و بسیار مهم و بی سابقه قلمداد شد، چرا که موفق شده بود پدافند سه لایه اسرائیل به سامانه های پدافندی آمریکا و انگلیس و فرانسه را مقهور خود کند.
صهیونیست ها پس از لاف اولیه (مهار ۹۹ درصدی) گفتند فقط۸۴ درصد موشک ها و پهپاد های شلیک شده را رهگیری کرده اند. ۱۶ درصد ۴۰۰، یعنی دست کم ۶۰ موشک و پهپاد به هدف خورده اند.
همین آمارِ عمدا کاهش یافته، رقم بسیار چشمگیری درباره ناتوانی پدافند چند لایه است؛ آن هم در مقابل حمله ای محدود و حداقلی، و نه حداکثر یا حد متوسط توانایی های ایران.
۶ روز پس از ضربت ایران، اسرائیل هنوز نتوانسته عملیات متقابلی را به انجام برساند که اولا در حد مقدوراتش باشد، ثانیا حیثیت آسیب دیده اش را ترمیم کند و ثالثا به ضربت عمیق تر و کاری تر ایران نینجامد.
اتفاقات بامداد امروز نشان داد که اسرائیل در موقعیت ارّه است. نه می تواند کاری نکند، نه می تواند کار موثری بکند.
به کارگیری چند کوادکوپتر در مناطق اطراف اصفهان و -ظاهرا اقدام به شلیک چند موشک هواپیما از راه دور و گرفتار شدن در تور پدافندی ایران- حتی از سوی وزیر امنیت داخلی اسرائیل هم به تمسخر گرفته، و "مسخره" خوانده شد. اما این اثر را داشت که قیمت جهانی نفت را ۴ درصد گران کند.
روزنامه جروزالم پست مدعی شده اسرائیل با استفاده موشک های دوربرد جنگنده های خود (موشک بالستیک اسپارو ) که دارای برد های ۱۵۰۰ تا دو هزار کیلومتری هستند، اقدام به عملیات علیه ایران کرده است.
این خبر اگر درست و دقیق باشد، شکستی بزرگتر برای اسرائیل است، چه این که آنها با وجود استفاده از جنگنده و موشک های دور ایستا، موفق نشده اند از عهده سامانه پدافندی ایران برآیند و هدفی را مورد اصابت قرار دهند.
شاید کسانی بگویند اقدام اخیر، عملیات فریب بوده، یا عملیات میانی برای ارزیابی سامانه راداری و پدافند ایران، و یا عملیات اصلی. هر تحلیلی از این ماجرا ارائه شود، تغییری در اصل معادله جدید ایجاد نمی کند:
ایران توانست و باز هم می تواند و مصمم است به اسرائیل در عمق آن ضربه بزند؛ در عین حال که هنوز دست خود را رو نکرده است. ضربه شنبه شب گذشته ، هر چند برای اسرائیل بسیار دردناک بوده، اما برای ایران در حد دستگرمی با حداقل توانمندی هایش و بدون اصل غافلگیری بوده است.
معادله جدید، متوقف به پاسخ این سوال نیست که اسرائیل می تواند به کمک دیگران، عملیات ایذایی یا نقطه زنی علیه ایران انجام دهد یا نه؟ برآورد زد و خورد و هزینه/ فایده های طرفین هیچ جنگی را صفر و صدی ارزیابی نمی کنند؛
معادله جدید، معطوف به این اصل خلل ناپذیر است که ایران شنبه شب، فرسنگ ها پیشروی راهبردی انجام داد و قدرت خود برای مجازاتی پشیمان کننده و تحقیر آمیز را به ثبت رساند. این واقعیت، برگشت ناپذیر است. اسرائیل، به پیش از شنبه ۲۵ فروردین/ ۱۴ آوریل بر نخواهد گشت، همان گونه که به ۱۵ مهر/ ۷اکتبر.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.